یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۰۳

طراحی تعاملی چیست ؟

۶ بازديد
مطمئنا بسیاری از شماها که به تازگی به دنیای طراحان وارد شده اید با اصطلاحات زیادی تا به اینجای کار آشنا شده اید. در این مطلب قصد داریم به بررسی یکی دیگر از این مثال ها بپردازیم و آن را بررسی بکنیم. طرح تعاملی چیست ؟ این پرسشی است که امروز قصد داریم به بررسی آن بپردازیم و آن را بررسی بکنیم. در واقع یه صورت خلاصه می شود گفت طراحی و یا طرح های تعاملی بخش بزرگی از چتر تجربه ی کاربری است . در ادامه به بررسی برخی از این طراحی های تعاملی می پردازیم و آن را بررسی می کنیم. در طراحی تعاملی چند بعد وجود دارد که باید آن ها را رعایت بکنید تا به یک طراح تعاملی عالی رته تبدیل بشوید که در ادامه ی این بخش قرار است آن را بررسی بکنیم و 6 تا از بعد های طراحی تعاملی را برای شما مثال بزنیم. 

درکی ساده و مفید از طراحی تعاملی

طراحی تعاملی را می توان در یک مفهوم و شرایط ساده ( و نه اینکه ذاتا ساده باشد ) فهمید . طراحی تعاملی نوعی از طراحی است که از تعاملات بین کاربران و محصولات پدید می آید . خیلی وقت ها که آدم ها در مورد طراحی های تعاملی صحبت می کنند ، در واقع تمایلشان بیشتر به محصولات و خدمات نرم افزاری دیجیتال مثل وب سایت ها و اپلیکیشن ها می باشد .

هدف طراحی تعاملی ساخت محصولاتی است که قادر هستند تا کاربر را برای رسیدن به اهداف خود در بهترین مسیر و روش ممکن هدایت و راهنمایی کند ( کمک به دستیابی هر چه بیشتر اهداف )

گستردگی طراحی تعاملی

اگر این تعریف و توضیح گستردگی خود را دارد به این دلیل است که طراحی تعاملی رشته و حوزه ای نسبتا خیلی وسیعی است : تعاملات بین یک کاربر و یک محصول اغلب شامل المان هایی مثل المان های زیبا شناختی ، حرکات ، صداها و فضاهای کاری و المان های زیاد دیگریست. و البته هر کدام از این المانها هم خودشان می توانند شامل فیلد ها و بخش های خاص بیشتری باشند ، مثل طراحی صدای هایی که برای تعامل با کاربر مورد نیاز است.

همان طور که از قبل تر می دانید ، یک هم پوشانی خیلی بزرگی بین طراحی تجربه کاربری وجود دارد . بعد از همه این ها ، طراحی ux در مورد شکل دادن به تجربه هایی که از یک محصول استفاده می شود صحبت می کند ، و قسمت بیشتری از این تجربه ها شامل برخی تعاملات بین کاربر و محصول و یا خدمات می شود .

اما طراحی تجربه کاربری خیلی بیشتر از طراحی تعاملی است به طوری که می شود گفت : شامل تحقیقات کاربری ( پیدا کردن کسانی که واقعا کاربران ما در وهله اول هستند )، ساخت پرسنای کاربری ( چرا و در چه شرایطی و چطور از محصول استفاده می کنند ) ، انجام انواع تست های کاربری و تست های دسترس پذیری و کاربردپذیری و خیلی چیزهای دیگر هم می شود .

اولین بعد : واژه ها و عبارات و اصطلاحات

متون و عبارات و واژه ها __ مخصوصا آنهایی که در تعاملاتی مثل برچسب های دکمه ها استفاده می شوند_ با معنا و ساده باشند تا سریع و ساده فهمیده شوند . آنها باید اطلاعات را به کاربران معرفی کنند و ارتباط دهند ، اما نه آنقدر اطلاعات را زیاد کنند که دقت و فهم کاربر کم شود .

دومین بعد : ارائه های بصری

این بعد مربوط به عناصر گرافیکی مانند تصاویر ، تایپوگرافی و آیکون ها می شود که کاربران با آنها در تعامل هستند . این ها معمولا به عنوان مکمل بعد ( عبارات و واژه ها ) برای ارتباط دهی و تکمیل اطلاعات استفاده می شوند . به عنوان یک گونه بسیار بصری گرا ، انسان ها تصاویر بسیار ارزشمندی هستند: نه تنها به این دلیل که طراحی های غنی و با ظرافتی در انسان وجود دارد و باعث می شود که تجربه کاربری راحت تر و آرام تر درک شود ،بلکه به دلیل آن است که یک تصویر دارای بسیاری از کلمات است ؛ در واقع یک داستان گران قیمت است ، دلیل این موضوع گرایش کاربران به عدم صبر داشتن می باشد .